مهاجرت  مسائل مربوط به فرهنگ! معنی ومفهوم واهمیّت فرهنگ در رابطۀ با مهاجرت

توماس گایزن و توبیاس شتودر                                                                      چکیدۀ مطلب              

 توماس گایزن ( Geisen Thomas ) و توبیاس شتودر ( Studer Tobias ) در مقالۀ خود در برخورد علمی به یک فرهنگ  فراتر ازدو دیدگاه موجود، این موضوع را  در ارتباط با جامعه و در پروسۀ رشد و گسترش آن درکلیّۀ زمینه ها ی مختلف فردی و اجتماعی در نظر داشته وبا توجّه به برخورد های کلیشه ای و خطّ و مرزهای تعیین شده، به گونه ای علمی شالوده و بنیادهای تئوریک آنرا مورد بررسی وتحلیل قرار میدهند.

در بحث های موجود در جامعه در زمینۀ مهاجرت و تفاوت ها و اختلافات فرهنگی دو نوع برخورد متفاوت وجود دارد. یک دیدگاه سعی می کند این تفاوت ها را با تأکید بر ارزش ها و معیارهای فرهنگی که نهایتاً در جامعه شکل خاصّ خود را عرضه ویا پیدا خواهد کرد تحلیل نماید. دیدگاه دیگر به کمبودها و کاستی های موجود انگشت گذاشته و با اهمّیّت نشان دادن بیش از اندازۀ آنها و بزرگ نمایی آنچه که شاید اصلاً وجود نداشته است به بیان دیدگاه خود در جامعه می پردازد. در سویی دیگر در بحث ها وتحلیل های علمی تاًکید ویژه ای روی روشن ساختن معنا ومفهوم فرهنگ در زمینه های مختلف فردی واجتماعی در ارتباط با تحوّلات اجتماعی صورت می گیرد. در این میان مهاجران به عنوان کسانی که فرهنگ دیگری دارند در مرکز توجّه این تجزیه وتحلیل ها قرار می گیرند. این تحلیل ها به طور خاصّی با تاًکید بر وجود تفاوت های فرهنگی در نهایت به نظریۀ تقابل مدرنیسم و سنّت گرایی می رسد. این نحوۀ برخورد عملاً منجر به مشروعیّت بخشیدن به وجود محدودیّت ها، خطّ ومرزهای تعیین شده وتبعیض های موجود می شود. علاوه بر این نشانه ها و خصوصیّات فرهنگی به عنوان ویژگی های فرهنگی پایدار، تثبیت شده و تغییرناپذیرتلقّی شده و فرآیندهای فرهنگی ،تضادها و ناهماهنگی های قابل تردید و تغییر در هر فرهنگی  عملاً در نظر گرفته نمی شود.

کارهای پژوهشی در زمینۀ مهاجرت در روند فعّالیّت های تحقیقاتی خود به این موضوع برخورد کرده وبه این نتیجه رسیده است که فرهنگ به خودی خود (فی نفسه) به عنوان یک سیستم واحد غیرقابل تغییر انگاشته شده و خصوصیّات آن کتمان می شود. این طرز برداشت از مفاهیم فرهنگی نهایتاً به تسلّط فرهنگ غالب می انجامد. در روند شکل گیری و تغییر یک فرهنگ عوامل بسیاری تاًثیر می گذارند و فرهنگ را هرگز نمی توان به عنوان پدیده ای ایستا و ساکن تلقّی نمود. از جمله عوامل موثر فرهنگ غالب، قدرت و حکومت است. این عوامل می توانند با تکیّه بر قدرت و ابزارهای لازم، بود ونبود و یا درستی و نادرستی مساًله ای را تعیین کنند. ثانیاً فرهنگ امری فردی هم هست و هر کسی می تواند دیدگاه خاصّ خود را در این رابطه داشته ودر قبول و یا رد آن تصمیم بگیرد. فرد می تواند به صورتی فعّال در هر پروسه ای شرکت کند، بی تفاوت باشد و یا تنها نظارت کند. اینها همگی بخشی از فرهنگ هستند. جامعه همیشه دریک پروسۀ بازتولید خود درزمینه های مختلف فرهنگی، قدرت سیاسی وحکومتی سیر می کند. از آنجا که مهاجرت در درون جامعه صورت می گیرد بنابراین به عنوان عاملی اجتماعی در روند این پروسه جای می گیرد. بسیاری از مسائل فرهنگی ثمره ونتیجۀ قدرت و حکومت هستند. یک مهاجر با مواجهه با جامعه ای دیگر عملاً فرهنگ فردی خود را تجربه می کند. او هر آنچه را که هست می پذیرد و یا اینکه با عدم پذیرش شرایط جدید دچار مشکل می شود.تنها راه این است که مهاجرین در برخورد با جامعۀ جدید هرآنچه را که به صورت فردی یاد گرفته اند تجربه کنند، تضادهای موجود را دیده و به دنبال پاسخی برای چراهای موجود باشند. تنها با تعبیروتفسیروپیشداوری نمی توان پاسخی یافت. با دیدن تفاوت ها،تضادها وناهماهنگی های موجود میتوان به ارزیابی درستی دست یافت. فرهنگ را نمی توان با منطق بدوخوب و یا سیاه وسفید بررسی کرد. سوّم اینکه هر کسی صرفنظر از وضعیّت مالی و اقتصادیش می تواند فکر کند. وضعیّت خوب و یا بد مالی نباید عاملی برای تبعیض فرهنگی قرار گیرد.

تحقیقات نشان می دهد که برداشت های متفاوتی از فرهنگ وجود دارد. برچسب ها و انگ هایی که به فرهنگ های مختلف زده می شوند،نتیجۀ برخورد کورکورانه از زاویۀ فرهنگی خود بوده و کاری بیهوده می باشد. در بحث های رایج  موجود راجع به مهاجران باید به این نکات مهم توجّه داشت که هر کسی آزاد بوده وحقّ دارد ترکیبی از فرهنگ های گوناگون موجود برای خویش بسازد و هرآنچه را که می پسندد بپذیرد و یا اینکه همچنان برفرهنگ ثابت،       بی حرکت و به اصطلاح غیرقابل نفوذ خود باقی بماند.از موارد مهمّ دیگر که باید مورد توجّه باشد رویارویی و تقابل فرهنگ های مختلف وتاًثیرات دوجانبه ومتقابل آنها به روی یکدیگر می باشد.

توماس گایزن دریک مدرسۀ عالی در شمال غرب سوئیس در زمینۀ علوم اجتماعی تدریس می نماید. مهاجرت ، کارو خشونت در مرکز توجّه و فعّالیّت او قرار دارند.